«معلولیت امکانی برابر است.» این واقعیت تلخیاست که بسیاری از ما آنرا فراموش کردهایم. فاصلهی هر انسان با معلولیت بیش از چند لحظه نیست. یک بیماری، حادثه و یا سانحه میتواند هر فردی را برای مدتی یا تمام عمر دچار یک نوع ناتوانی و معلولیت نماید.
انواع بیماریها، تصادفات، حوادث کار، بلایای طبیعی، جنگ و عوارض ناشی از سالمندی عواملی هستند که میتوانند به ایجاد نقص عضو یا انواعی از ناتوانی و کم توانی در انسان منجر شوند.
ناتوانیهای جسمی و حرکتی، زندگی روزمرهی انسان را از حالت عادی خارج کرده و باعث ایجاد محدودیتهایی میشود که کنشها و واکنشهای فرد را تحت تاثیر قرار میدهد و اگر تمهیداتی برای قراردادن فرد در چرخهی طبیعی زندگی در نظر گرفته نشود؛ وی به انزوا کشیده شده و پیامد آن مشکلات روانی و رفتاری جدیدی برای وی، خانواده و اجتماع خواهد بود.
درصد قابل توجهی از افراد جامعه، رفتارهای حرکتی متفاوتی از بقیه دارند که نیازمند مناسبسازی محیط زندگی خود میباشند و مناسبسازی میتواند باعث پیوستن آنها به پیکرهی اجتماع، ایجاد حس اعتماد به نفس، حفظ استقلال و کرامت انسانی در ایشان شود.
این افراد در محیط مسکونی خود و محیط بیرونی با مشکلات فراوانی روبهرو میشوند که ریشه در عدم شناخت نیازهای حرکتی همهی افراد و بسندهکردن به میزان تواناییهای حرکتی افراد غیرمعلول در مواقع عادی، نبود تولیدات مناسب در بازار، سهلانگاری مدیران، طراحان و سازندگان، فقر اقتصادی و فرهنگی دارد.
هرگاه در آرایش عناصر و توزیع فضا به نیازهای خاصِ اقشار ویژه (شامل معلولین، سالمندان، کودکان، زنان باردار و…) توجه شود دیگر کمتر نیازی به کمک یا دخالت اعضای خانواده و سایر افراد در زندگی روزمرهی آنها خواهد بود.
مناسبسازی محیط علاوه بر ایجاد امنیت جانی و بهداشتی؛ اثرات روانی فوقالعادهای برای شهروندان بههمراه خواهد داشت. ضوابط و توصیههای مناسبسازی محیط برای سه گروه عمدهی افراد معلول: معلولین جسمی- حرکتی، معلولین نابینای حسی- حرکتی و معلولین ناشنوای حسی- حرکتی دادهمیشود.
علاوه بر اینها افرادی مانند سالمندان بالای ۶۵ سال، زنان باردار، کودکان، افراد دارای بیماریهای قلبی- عروقی، تنفسی، ورم مفاصل و اختلالات عصبی نیز در دایرهی توزیع ناتوانیها قرار میگیرند. و این یعنی نزدیک به ۲۰ درصد جمعیت فعلی کشور ما که با توجه به افزایش درصد سالمندان به کل جامعه در سالهای پیشِرو، افزایش این درصد نیز متصور خواهد بود.
مناسبسازی در ساختمانهای مسکونی شامل مواردی همچون ورودیهای در دسترس (بدون پله یا رمپدار)، با عرض مناسب و فاقد سختی عبور- راهروها و درهای دارای عرض مناسب و بدون آستانه برای عبور ویلچر- آسانسورها و یا بالابرهای مناسب، مجهز و ایمن – راهپلههای استاندارد و مجهز به نرده – سرویس بهداشتی، حمام و آشپزخانههای مناسب با شرایط ویژه و… است.
با رعایت این الزامات و یا بر اساس انگارههای طراحی فراگیر (universal design) میتوان خانههایی طراحی و تولید نمود که گروههای رفتاری بیشتری در آنها احساس آرامش و آسایش داشتهباشند و البته این نوع طراحی با توجه به استقلالی که برای افراد سالمند و دارای معلولیت و اتکای کمتر آنها به دیگران فراهم میآورد باعث کاهش بسیاری از تنشهای روانی و رفتاری فردی و بین فردی و خانوادگی خواهد شد.
رعایت الزامات و استانداردهای مناسبسازی و دسترسپذیری در محیط مسکونی یکی از مهمترین راههای افزایش کیفیت زندگی، رفاه و امنیت برای سالمندان است و میتواند منافع اقتصادی مختلفی را به دنبال داشته باشد.
محیط مسکونی مناسبسازی شده، علاوه بر افزایش رضایت و خودکفایی سالمندان و کاهش وابستگی آنها به دیگران میتواند کاهش چشمگیر هزینههای درمانی و مراقبتی ناشی از حوادث و بیماریهای مرتبط با سالمندی را در پی داشته داشته باشد.
همچنین پاسخگویی به این نیاز سبب افزایش اشتغال و درآمد برای افرادی که در زمینه طراحی، ساخت و نصب وسایل و تجهیزات مناسب برای سالمندان فعالیت میکنند و ایجاد فرصتهای کسب و کار جدید برای ارائه خدمات و محصولات ویژهی مناسبسازی و توانبخشی منجر خواهد شد.
با این مقدمه و براساس قانون عرضه و تقاضا میتوان پیشبینی نمود که تقاضا برای واحدهای مسکونی که الزامات مناسبسازی و دسترسپذیری برای افراد دارای معلولیت و سالمندان را فراهم آوردهاند در سالهای آتی افزایش خواهد یافت. بنابراین لزوم پرداختن به مباحث مرتبط با مناسبسازی محیطهای مسکونی و رعایت الزامات و استانداردهای آن بههنگام طراحی، ساخت و اجرای ساختمانهای مسکونی امری مهم به نظر میرسد که شایسته است از سوی دستاندرکاران صنعت ساختمان، طراحان معمار و انبوهسازان مورد توجه بیشتری قرارگیرد.