قطعی گاز صنایع گلستان، خسارات جدی در این بخش به بار میآورد اما مسئولان و کارشناسان تنها راه خروج از شرایط بحرانی هنگام اوج مصرف مشترکان خانگی را قطعی گاز صنایع میدانند.
به گزارش نویاب، قطعی گاز صنایع مشکل بزرگی است که این روزها خبر آن در رسانه دست به دست میشود البته که هنوز این اتفاق گریبان استان ما را نگرفته اما از آنجایی که وزیر نفت در تابستان امسال نسبت به کمبود گاز در فصل سرما هشدار داده و راهکار این مشکل را قطعی گاز صنایع در اوج مصرف مشترکان خانگی دیده بود، صاحبان صنعت استان از این خبر بسیار آشفته شدند زیرا تنها چند ماه از روند قطعی برق این واحدهای تولیدی در پیک مصرف مشترکان خانگی نگذشته بود که حالا باید با چنین مشکلی مواجه شوند.
مسئولان در واکنش به گلایه صاحبان صنعت استان، آنها را به بردباری دعوت میکنند و تنها راه خروج از این شرایط را همراهی آنها میدانند موضوعی که عقیل راشدی محقق و پژوهشگر حوزه اقتصاد هم آن را تائید میکند و اعتقاد دارد که در شرایطی که کشور در آن قرار دارد، ناگزیر به مدارا هستیم.در ادامه گفتگو با این کارشناس را می خوانید.
* با توجه به کمبودهای موجود انرژی گاز گلستان، قطعی گاز صنایع در اولویت است یا مشترکان خانگی؟
اساس این سیاست که توزیع گاز در سطح شهرها به هر خانه به صورت مویرگی توزیع شود در دنیا منسوخ شده است، در حال حاضر همه به سمت تولید برق میروند چراکه این انرژی کمترین آسیب را در زمان بروز حوادث دارد و از طرفی هزینه انتقال بسیار کمتری دارد و ذخیره انرژی هم در آن بسیار بالاتر است.
در دنیا همه در این بخش سرمایهگذاری میکنند اما از آنجایی که ما از گذشته به دلیل اینکه همواره خودمان را کشوری مملو از گاز میدانستیم در این بخش ولخرجی کردیم و این انرژی را تحت عنوان یک نهضت به صورت مویرگی در شهرها و روستاهای کشور گازسانی شد.
غافل از اینکه بعدها مصرف بیرویه آبموجب فرو نشست شهرها و دشتها را خواهد شد که در این صورت احتمال شکستن تاسیسات گازی و انفجارهای عظیمی وجود دارد؛ در زمان بروز زلزله هم وجود شبکههای گاز در شهرها یعنی یک انفجار بزرگ و یک فاجعه بزرگ دیگر است به عبارتی زلزله یک فاجعه است اما انفجار شبکههای گاز پس از زلزله فاجعه دیگری است.
اساس این سیاست که توزیع گاز در سطح شهرها به هر خانه به صورت مویرگی توزیع شود در دنیا منسوخ شده است، در حال حاضر همه به سمت تولید برق میروند چراکه این انرژی کمترین آسیب را در زمان بروز حوادث دارد
این رویکردی بود که در سال های گذشته، کشور به دلایل درست یا نادرست در این راستا حرکت کرد. شاید در آن زمان هم محدودیتهای خاص خودش وجود داشت و راهی جز این نبود زیرا گرفتن نیروگاه در آن دوران بسیار سخت بود چراکه با کشورهای پیشرفته برای خرید در تعامل نبودیم و همواره چالشهای بزرگی داشتیم به همین دلیل تصمیم براستفاده از گاز در بحثهای گرمایشی شد.
* امروز شرایط عوض شده است
دقیقاً؛ اما حالا که جمعیت کشور افزایش یافته و سالها از برداشت چاههای نفت و گاز گذشته و چاههای نفت دیگر فشار لازم را ندارد، طبیعی است که در اوج مصرف، کشور با مشکل مواجه شود. ازاین رو تامین گاز برای مشترکان صنعتی قدری دشوارتر خواهد شد چراکه این ظرفیتها هم از نظر حجم و تعداد پس از انقلاب توسعه یافته اما برای تامین این انرژی این بخش کمتر فکر شده است.
از سویی به واسطه بروز برودت هوا نمی توان زمستان را به مردم سخت گرفت زیرا باعث یک سری آسیبهای اجتماعی دیگر میشود. به همین دلیل شاید سادهترین راه قطعی گاز صنایع در زمان کمبود این انرژی باشد تا آنها در این بازه زمانی خاص از سوختهای جایگزین استفاده کنند. این اقدامی است که برای نانواییها هم انجام شده تا از سوخت دوم برای فعالیتشان در زمان اوج مصرف مشترکان خانگی استفاده شود.
با این اقدام صرف نظر از اینکه مشترکان خانگی به سهولت از گاز بهرهمند میشوند از طرفی نان مردم هم براحتی با وجود سوخت دوم در نانواییها تامین خواهد شد. اینها ایراداتی است که بر کلیت سیستم وارد است که در این مقطع زمانی هم برای آن نمیتوان کاری چارهای اندیشید بنابراین باید از مردم بخواهیم در مصرف گاز صرفه جویی کنند و از صنایع بخواهیم که از سوختهای جایگزین استفاده کنند.
* به گفته صاحبان صنایع ماشین آلات این بخش ۱۰ سال پیش گازسوز شد و در زمان قطعی گاز امکان جابه جایی با سوخت مازوت نیست
به هر حال صنایع موظف هستند تا در کارشان این بخش را پیش بینی کرده و برای آن برنامه ریزی لازم را داشته باشند. نمیتوان نگاهی تک بُعدی نسبت به موضوع داشت و گفت در یک مسیر خاص با شرایط خاص حرکت میکنم به هر حال صاحبان صنعت هم عضوی از پیکره این جامعه هستند و مسائل و مشکلات جامعه را میبیند و باید از محدودیتهایی که در سیستم وجود دارد برای خودش راه حلهایی ایجاد کند.
فعلاً صنایع راه حلی به جز استفاده از سوخت مازوت و گازوئیل در زمان قطعی گاز ندارد ضمن اینکه در زمستان، گلستان بیشتر از ۱۰ روز این فشار پیک را ندارد و بعید به نظر میرسد که سال جاری با این شرایط پیک سرما به صورت جدی در استان تجربه شود.
فعلا صنایع راه حلی به جز استفاده از سوخت مازوت و گازوئیل در زمان قطعی گاز ندارد
با توجه به اینکه پیک سرما را در سال ۸۶ و سال ۹۴ در استان داشتیم به نظر میرسد هر ۱۰ سال یکبار دوره پیک سرما را مردم استان تجربه خواهند کرد. به فرض اینکه امسال هم پیک سرما با همان شدت ایجاد شود، نیاز است تا صنایع همکاری کنند چراکه چارهای جز این نداریم اما به طور کل سیاست کشور در بخش گازرسانی و تولید انرژی باید تغییر کند.
استفاده از سوختهای فسیلی مثل مازوت و گازوئیل تبعات زیست محیطی بسیاری دارد به فرض اینکه این سوخت به مقدار کافی برای صنایع و سایر بخشها موجود باشد بازهم استفاده از آن برای محیط زیست مناسب نیست. چراکه در فصل سرما وارونگی هوا داریم به عبارتی همه مواد آلاینده به ریه مردم میرود بنابراین باید این رویکرد تغییر کند.
* آیا مسئولان نباید سازوکاری برای رفع این مشکل در نظر میگرفتند؟
نمیتوان از مدیری که اکنون یا در دورهای مسئولیتی بر دوش داشته در این خصوص خرده گرفت این موارد در پروسهای ۴۰ساله رخ داده و نمیتوان به یکباره آن را تغییر داد یک زمانی از انجام گازرسانی به دورافتادهترین روستاهای استان با افتخار یاد میشد، اقدامی که دولت برای اجرای آن هزینه بسیار سنگینی متحمل شده بود.
در حالی که برای بسیاری از این روستاها امکان استفاده از انرژی برق در بخش گرمایشی هم وجود داشت اما به جای آن دولت نیروگاههای بزرگتری ساخت، نیروگاههایی که در حال حاضر با راندمان زیر ۴۰ درصد برق در آن تولید میشود. به عبارتی در چنین وضعتی گاز را سوزانده و ۴۰ درصد برق از آن تهیه میشود این فاجعه است. به هرحال اینها مواردی است که در کشور وجود دارد و در شرایط فعلی هم نمیتوان برای آن کاری انجام داد و ناگزیر به مدارا هستیم.
* صنایع با این قطعی گاز چه میزان آسیب میبینند؟
وقتی یک خط تولید صنعتی مانند سیمان قطع شود یعنی آن واحد تولیدی به مرز ورشکستگی در آن سال نزدیک میشود؛ به عبارتی حسابهای این واحد تولیدی از نقطه سربه سر هم خارج شده و پائینتر میآید. بالتبع کارخانهای که محاسباتش از نقطه سربه سر پائینتر بیاید باید کاهش هزینه داشته باشد و نخستین جایی که برای کاهش هزینه به آن فکر میشود حذف نیروی انسانی است.
البته این راهکار در یک مقطعی جواب میدهد اما موج این رویداد باعث فشار به مدیران میشود. به عبارتی صنایع هم تلافی این شرایط سخت اقتصادی را روی کارگر تلافی میکنند اتفاقی که همیشه میافتد براین اساس با توجه به اینکه این کارگران کارخانه بردار، همسر و یا پدر هر یک از هم استانیهایمان هستند بهتر است مردم در استفاده از انرژی صرفه جویی کنند تا بعدها با مشکل مواجه نشوند.