به گزارش نویاب، به نقل از اکوموتیو، پادکست این روزها رواج بیشتری پیدا کرده است و هم به تعداد شنوندگان و هم به تعداد پادکسترها افزوده شده است.
پادکستهای مختلف فارسی در حوزه های مختلف عمومی و تخصصی در پلتفرم های ایرانی در حال انتشار هستند و توانسته اند سهم خوبی در بازار محتوا را به خود اختصاص دهند.
در این بین پادکستهای تخصصی مختلفی در حوزه کسب و کار تولید و منتشر شده اند که «قاف» با سابقه ای طولانی یکی از آن هاست. گفتگو با مائده قربانی، خالق این پادکست دنبال کنید:
لطفا خودتان را معرفی کنید:
من از سال ۸۸ که وارد دانشگاه شدم همزمان با تحصیل وارد بازار کار هم شدم. کارشناسی مدیریت بازرگانی و کارشناسی ارشد مدیریت استراتژیک دانشگاه گیلان خواندم اما انواع و اقسام کارهای مختلف از تدریس زبان انگلیسی گرفته تا مشاوره کنکور و همینطور کار فروش انجام دادم.
این مواردی بود که برای افراد دیگری کار میکردم، اگر از کارآفرینی خودم بخواهم بگویم در حال حاضر شرکتی داریم که به صورت تخصصی بر نگارش بیزنس پلن، طرحهای کسب و کار و طرحهای توجیهی تمرکز دارد. و استارتاپی که به خاطر کرونا مدتی است فعالیت خود را متوقف کرده است و البته بیزنس خانوادگی هم داریم که یک فروشگاه لوازم برقی و الکترونیکی است.
چه نیازی حس کردید که به سمت تولید پادکست حرکت کردید؟ آیا نیاز خودتان هم بود؟
اینکه تولید پادکست از کجا و چطور شروع شد، ماجرای جالبی دارد، اولین دلیلی که من پادکست را شروع کردم به خاطر خودم بود. دوست داشتم در رابطه با چیزی که سالها برای آن درس خوانده و کار کردهام محتوایی تولید کنم. اوایل اصلا به این موضوع فکر نمیکردم که بخواهم این محتوا را تبدیل به یک کسب و کار کنم. میخواستم کاری که دوست دارم را از روی عشق و علاقه شخصیم آغاز کنم. سال ۹۷ بعد از اتمام دوره کارشناسی ارشد بود که با پادکست فارسی آشنا شدم. با مفهوم پادکست به واسطه کارهای مشابه تدریس زبان آشنا بودم ولی پادکست فارسی و پلتفرمهای آن را به این صورت خیر.
بعد از آشنایی با پادکست فارسی، به دلیل علاقه ای که به رشته خودم داشتم تصمیم گرفتم پادکستی با هدف آگاهی بخشی تولید کنم نه آموزش، من عقیده دارم در پادکست نمیتوان موضوعی را آموزش داد اما میتوان در هر اپیزود در خصوص موضوعی صحبت کنیم و آگاهی بخشیم. هدف آموزش صرف ندارم چون واقعا در یک پادکست نمیشود آموزش داد. و از زمان این تصمیم تا تولد قاف، یک هفته زمان گذشت.
* در کنار پادکست به سراغ اشکال دیگر محتوا هم رفتید؟ در واقع میخواهم بدانم مزیت تولید پادکست نسبت به دیگر محتواها چیست؟
ما در اینستاگرام قاف محتوای مکمل مثل ویدئو هم تولید کردیم. اما اینکه چرا به سراغ پادکست رفتم و روی این شکل از محتوا تمرکز کردم این بود که سال ۹۷ زمانی که استارت کار را زدم، هیچ خانمی در تولید محتوای پادکست بیزنسی فارسی ورود نکرده بود، یا اگر ورود کرده بود در فیلد آموزش نبود. دلیل دوم، دسترسی آسانی است که مخاطبان به پادکست نسبت به ویدئو دارند. البته من به تولید ویدئو آموزشی در یوتیوب هم فکر کردم، اما به دو دلیل سراغش نرفتم. اولی، دسترسی دشوار ایرانیان به یوتیوب که این روزها به مراتب بهتر شده است و دومی اینکه به خاطر مشغله هایم برایم دشوار بود که با ظاهر آراسته جلو دوربین مشغول آموزش شوم و چیز زیادی هم از ادیت ویدئو نمیدانم. اما با وجود تمرکز اصلی بر پادکست در آینده به سراغ این مدیوم ها خواهم رفت.
* لطفا کمی در مورد جذب مخاطبانتان در پادکست بگویید:
ما وقتی شروع به تولید پادکست کردیم تقریبا هیچ تبلیغی انجام ندادیم اما در سوشال مدیا فعال بودیم، در اینستاگرام بیشتر و در توئیتر کمتر.
نکته جالبی که در مورد پادکست وجود دارد این است که سال ۹۸ با شیوع ویروس کرونا و قرنطینه، مردم زمان خالی زیادی داشتند و با پادکست آشنا شدند. یعنی در سال ۹۹ ما نقطه اوجی از پادکسترها و پادکست شنوها را تجربه کردیم. ما هم در این جهش مخاطبان خود را به دست آوردیم.
آمار جالب دیگری که وجود دارد این است که در ایران پلتفرم کست باکس بیشتر از بقیه پلتفرمها توسط پادکست شنو ها استفاده میشود. در این پلتفرم بخشی برای تبلیغات و برندینگ وجود دارد ما چند باری از این قابلیت برای معرفی خودمان به مخاطبان استفاده کردیم که تاثیر خوبی داشت، البته مربوط به یکشال گذشته است.
ولی در بازاریابی دیجیتال ما هیچ پروموشنی نداشتیم و باعث خوشحالی من است که مخاطب محتوای قاف را دوست داشته و به دنبال آن آمده است و امروز ۱۰۰ هزار بار که پادکست شنیده شده است، خود مخاطبان ما با معرفی پادکست به یکدیگر و اشتراک گذاری در سوشال به رشد ما کمک کردند.
* دقیقا بر چه موضوعاتی از کسب و کار تمرکز کردید و نقطه اتصال این موضوعات چگونه بوده است؟
اجازه دهید از اینجا شروع کنم که چطور شد که قاف را شروع کردیم و محتوایی که تولید میکنیم درکل به چه منظور است؟ من یک نیازسنجی انجام دادم و دیدم که، محتواهای پادکست ما بسیار عام است و ما از الفاظ بسیار تخصصی استفاده نمیکنیم. این به خاطر مخاطب هدفی است که انتخاب کردهایم. چرا این کار را کردیم؟ بعد از بررسیهایی که انجام دادم دیدم که مردم ما چه میزان در حوزهی کسبوکار ناآگاه هستند و به خاطر همین عدم آگاهی که دارند متاسفانه بسیار ضرر میکنند.
مدام هم در پادکست میشنوید و من هم میگویم که هدف پادکست آگاهی دادن است. به خاطر اینکه ما معتقد هستیم که علت تمام شکستها و ضررهایی که ما متحمل آن میشویم از این عدم آگاهی است که داریم. و این تبدیل به یک رسالت برای ما شده است.
پس تصمیم گرفتم که محتوا را برای عامه مردم تولید کنم، فردی که هیچ دانش تخصصی ندارد و اصطلاحات تخصصی را نمیداند و دو اینکه برای افرادی باشد که یک کسبوکار جدید را شروع میکنند. یک جوان، یک خانم خانهدار یا یک فرد دانشجو که پر از رویا و انرژی است و میخواهد کسب و کار شخصی خود را به هر دلیلی داشته باشد. هدف ما این بود که بتوانیم به این افراد کمک کنیم تا به آن چیزی که میخواهند برسند و تا جایی که میتوانیم به آنها آگاهی بدهیم.
* کمی از چالشهای تولید پادکست برایمان بگویید:
در مورد چالشها که نگویم، اصلا زمانی که اپیزود اول که ضبط شد یک داستان فوقالعاده خندهدار است. داستان اولین اپیزود را برای شما میگوییم، سال ۹۷ که امتحانات دانشگاه من تمام شد، با پادکست آشنا شدم و بعد با مقولهای به نام میکروفون آشنا شدم. که گفتم چقدر جذاب است و چه حس خوبی دارد داخل میکروفون صحبت کردن. تمام این موراد جمع شد تا من بخواهم پادکستر شوم.
حالا اجازه دهید کمی به عقب برگردیم. شاید برای مخاطبان شما جذاب باشد که بدانند اولین باری که من با میکروفون آشنا شدم، آذر سال ۹۷ بود که میکروفون کادوی تولد دختر دایی من بود. یک بچه کوچک است، برای اولین بار من داخل این میکروفن صحبت کردم و دیدم که انعکاس صدا چقدر من را به وجد آورده است.
اگر دقیقا حسی که داشت را بخواهم برای شما توضیح دهیم مثل یک نوزادی است که ناشنوا و نابینا به دنیا آمده است و اولین بار یک چیز جدیدی را میبیند. این حس فوقالعاده جذاب بود و واقعا نمیتوانم آن را توصیف کنم. از آن تاریخ به بعد من با میکروفون آشنا شدم. بعد از آن هم که با پادکست آشنا شدم و شروع به ضبط کردم. ولی حد فاصل آشنایی من با پادکست و تولید کردن آن یک هفته بود.
در این یک هفته که امتحانات هم تمام شده بود من سرما خوردگی داشتم، یک ویژگی کمال طلبی منفی هم متاسفانه دارم و از این موضوع آگاه هستم. چون میدانستم که اگر این کار را الان انجام ندهم دیگر هیچ وقت انجام نمیدهم. سال ۹۷ در همان یک هفتهای که شروع شد ، با صدای سرما خورده و گرفته با گوشی موبایل شروع به ضبط کردم.
در اویل کار به هیچ عنوان نمیتوانستم ادیت کنم و کاری که انجام میدادم این بود که گوشی موبایل را به دست میگرفتم و ضبط میکردم. حتی به این فکر نمیکردم که یک نرمافزار ادیت صدا بخواهم روی لپتاپ نصب کنم. چون طریقه استفاده را هم نمیدانستم، میگفتم که نمیخواهد و با گوشی موبایل انجام میدهم. با گوشی ضبط میکردم و در دست دیگر هم تبلت میگرفتم و یک موزیک بکگراند میگذاشتم تا با تبلت پخش شود.
چون موزیک بکگراند با تبلت پخش میشد. به همین دلیل کیفیت چند اپیزود اول فوقالعاده پایین است. اما هیچ وقت ادیت نکردم چون به نظر من فوقالعاده جذاب است. چالش دیگری که در اوایل کار وجود داشت این بود که باعث شد من بخواهم ادیت صدا یاد بگیرم. همینطور باعث شد که موارد فنی بیشتری درباره پادکست یاد بگیرم، با وبسایتهای مختلف خارجی هم آشنا شوم.
چالش بعدی هم که الان با آن مواجه هستیم، چالش کرونا است که باعث شد تمام مصاحبههای ما از طریق اینترنت باشد. این ویژگی برای ما هم خوب بود و هم بد، بد بود به این دلیل که یکی از اساتیدی که با ایشان مصاحبه کردیم، نتوانستند کیفیت صدای خوبی را ضبط کنند به همین دلیل ممکن است مخاطب کمی رضایت خود را از دست بدهد. ولی خوبی که داشته این است که باعث شد ما پا را از منطقهای که هستیم فراتر بگذاریم. برای مثال مهمانان ما از سوئد، اسپانیا و تمام نقاط کشور بودند. این اتفاق افتاد که ما محدود به افرادی نباشیم که فقط در اطراف ما بودند و بخواهیم با آنها مصاحبه کنیم.
* شما چه سهمی از بازار پادکستهای کسب و کار را در دست گرفتید؟ اصلا این بازار چه حجمی دارد؟
اگر بخواهم از اندازه بازار پادکست فارسی صحبت کنم به این مطلب اشاره کردم که با شیوع کرونا چقدر به طور ناگهانی بازار رشد کرد و مخاطب چه میزان با پادکست فارسی آشنا شد و همچنان هم این اتفاق در حال رخ دادن است. فضای پادکست کاملا متفاوت است.
یک مقاله هم در این حوزه میخواندم، نوشته بود که به زودی پادکست حتی جایگزین محتوای ویدئویی میشود. البته این مورد را هم بگویم که اویل که کلاب هاوس آمد همه این ترس را داشتند که کلاب هاوس بخواهد جایگزین پادکست شود اما چنین اتفاقی رخ نداد.
پیش بینی به این صورت برای پادکست وجود دارد و خوبی ای که دارد، این است، پادکست در آمریکا فوقالعاده شناخته شده است و به طور میانگین مردم آمریکا حداقل دو ساعت در روز پادکست گوش میکنند. در ایران طبق بررسیهایی که یک پلتفرم فارسی انجام داده بود، میانگین زمانی که هر ایرانی پادکست میشنود را تقریبا بین ۳۰ – ۴۵ دقیقه گذاشته بود. که این عدد باید کم کم رشد میکرد و اگر به جمع ماهانه آن بخواهیم برسیم، دقیق در خاطرم نیست اما فکر میکنم که بیشتر از ۳۰ ساعت میشد.
* فکر میکنید که یک پادکست برای موفق شدن باید چه مسیری را طی کند و پادکست قاف دقیقا در کجای این مسیر قرار دارد؟
سوالی که پرسیدید یک مقدار شبیه به منحنی عمر است که یک محصول دارد یا منحنی عمری که یک استارتاپ دارد. فکر میکنم مدنظر شما به این صورت است که یک نقطه شکلگیری، یک نقطه رشد دارد. بعد هم به نقطه بلوغ میرسد.
اگر بخواهیم پادکست را در این منحنی جا دهیم، نقطه شکلگیری آن که بسیار هم مهم است، محتوای کار است و اینکه اول از همه محتوایی که قرار است در مورد آن پادکست تولید شود باید محتوای با کیفیتی باشد و بر اساس مخاطب هدفی که هر پادکستر انتخاب میکند، انتخاب شود. برای رشد پادکست، اینکه چطور میشود که یک پادکست رشد میکند، باید ببینیم که آن پادکست در سوشال مدیاهایی که دارد چطور فعالیت میکند. یک سوشال مدیایی که برای رشد پادکست بسیار مفید است و بسیار هم کاربرد داشته است توییتر است.
یعنی بیشتر مخاطبان توییتر از پادکست استفاده میکنندو پادکست میشنوند. علاوه بر این اگر پادکستی بخواهد به نقطهی اوج خود برسد قطعا باید تبلیغات انجام دهد. ما که تقریبا اولینهای پادکست فارسی بودیم، شاید من نسل اول اول نباشم چون نسل اول پادکستهای دیگری بودند ولی باز هم در زمان شروع جز اولینها بودیم، بسیار با آزمون و خطا پیش رفتیم.
ولی در حال حاضر خوشبختانه به اندازهای خود پادکستریها برای آن محتوا تولید کردهاند، مقاله نوشتهاند، کتاب تولید کردند که امروز دانش آن وجود دارد برای اینکه چطور بخواهیم پادکست بسازیم و آن را رشد دهیم. و یک مزیت دیگری که کرونا داشت این بود که دیجیتال مارکتینگ رونق گرفت. دیجیتال مارگتینگ باعث میشود که پادکست رشد بسیار خوبی داشته باشد. به نظر من میتواند آن را به نقطه بلوغ برساند و مخاطبان بیشتری را جزو بازار پادکست کند.
* در انتها برای افراد تازه کار چه توصیه ای دارید؟
اگر یک نکته را در انتها بخواهم بگویم و یک توصیه بخواهم انجام دهم، برای افرادی است که میخواهند پادکستر شوند و پادکست بسازند، از تجربه من و بسیاری از افراد دیگر که من با بیشتر پادکسترها دوست هستم و میدانم که شروع کارشان به چه صورت بوده است.
اکثر پادکسترها آن کمال طلبی را دارند. که چطور شروع کنند، چطور ادیت کنند، کیفیت محتوا به چه صورت باشد و موارد این چنینی. من میخواهم بگویم که شما نگران کیفیت کار نباشید. اینکه میکروفن ندارید یا تجهیزات کاملی ندارید. نترسید و به این فکر نکنید برای اینکه پادکستر شوید باید صدای بسیار خوب داشته باشید. یا اینکه ویژگیهای خاصی داشته باشید. اتفاقا صدای من یک صدای معمولی است.
برای پادکستر شدن فقط کافی است که خودتان باشید و کاری که میخواهید انجام دهید را دوست داشته باشید. این توصیه برای افرادی که دوست دارند پادکستر شوند، است که نترسند و در این مسیر قدم بگذارند و مقداری آزمون و خطا کنند و در رابطه با آن مقالهها و محتواهایی که تولید شده را مطالعه کنند. امیدوار هستم که موفق شوند.