همگرایی مخابرات و فین‌تک در ایران؛ مسیری برای خلق ارزش‌های نو

«صنعت مخابرات ایران در دهه اخیر به بلوغ نسبی رسیده‌است. ضریب نفوذ سیم‌کارت از مرز اشباع گذشته؛ به‌طوری که تعداد سیم‌کارت‌های فعال بیش از دو برابر جمعیت کشور است.» این بخشی از یادداشت دل‌آرام میرزاآقا ترقی‌خواه، تحلیل‌گر کسب‌وکار و متخصص تحقیق‌وتوسعه برای نویاب است.

زمان مطالعه

یادداشت؛ دل‌آرام میرزاآقا ترقی‌خواه، تحلیل‌گر کسب‌وکار و متخصص تحقیق‌وتوسعه: صنعت مخابرات ایران در دهه اخیر به بلوغ نسبی رسیده‌است. ضریب نفوذ سیم‌کارت از مرز اشباع گذشته؛ به‌طوری که تعداد سیم‌کارت‌های فعال بیش از دو برابر جمعیت کشور است. رشد درآمد اپراتورها کُند شده و تغییرات سهم بازار آن‌ها محدود است. در عین حال، هزینه‌های سرمایه‌گذاری در زیرساخت شبکه، از توسعه فیبر نوری تا آماده‌سازی برای G5، همچنان بالاست و در برخی موارد سرمایه‌گذاری واقعی کاهش یافته‌است. این وضعیت، فشاری مضاعف بر بازیگران صنعت مخابرات وارد می‌کند و نیاز به مدل‌های درآمدی نوآورانه و ارزش‌آفرین را بیش از پیش آشکار می‌سازد. در چنین شرایطی، پاسخ به این پرسش کلیدی برای فعالان صنعت، ساده اما حیاتی است: مسیر رشد بعدی کجاست؟

پاسخ احتمالی را می‌توان در همگرایی صنعت مخابرات با فین‌تک جست‌وجو کرد. تجربه بازارهایی مانند کنیا با سرویس M-Pesa و امارات، با همکاری اپراتورها و نئوبانک‌ها، نشان می‌دهد که داده‌های رفتاری مشتری، کانال‌های توزیع گسترده و اکوسیستم قبض و شارژ، دارایی‌هایی‌ کلیدی این صنعت هستند. سرویس M-Pesa در کنیا این امکان را برای بیش از ۵۱ میلیون کاربر را فراهم کرد تا بدون نیاز به حساب بانکی سنتی، پول ارسال و دریافت کنند، قبض‌ها را پرداخت کنند و حتی وام‌های خرد بگیرند. در امارات نیز اپراتورهای مخابراتی مانند Etisalat با نئوبانک‌هایی نظیر Mashreq Neo همکاری می‌کنند تا خدمات بانکی دیجیتال بدون شعبه ارائه دهند و از داده‌های مشتریان برای خلق مدل‌های درآمدی جدید بهره ببرند. این نمونه‌ها نشان می‌دهند که اپراتورها و سایر بازیگران صنعت مخابرات می‌توانند با بهره‌گیری از دارایی‌های دیجیتال خود وارد فین‌تک شوند و مدل‌های درآمدی تازه و ارزش‌آفرین خلق کنند.

ضرورت همگرایی برای رسیدن به نتایج واقعی

سه محرک اصلی برای ضرورت همگرایی وجود دارد. نخست، فشار بر میانگین درآمد به‌ازای هر کاربر است؛ این شاخص سال‌هاست تقریباً ثابت مانده‌ و بدون ارائه خدمات مکمل، دستیابی به رشد پایدار دشوار خواهد بود. دومین محرک، دارایی‌های کم‌استفاده اپراتورها و ISPهاست؛ آن‌ها حجم عظیمی از داده و کانال‌های ارتباطی در اختیار دارند که تاکنون به‌ندرت در طراحی خدمات مالی شخصی‌سازی‌شده به‌کار گرفته شده‌است. محرک آخر نیز تقاضای روبه‌رشد برای خدمات مالی خرد است؛ از خرید اقساطی موبایل و مودم گرفته تا بیمه‌های خرد و پرداخت قبض هوشمند، نیاز روزمره مشتریان به راهکارهای ساده و دیجیتال روزبه‌روز در حال افزایش ‌است.

بازیگران کلیدی در همگرایی مخابرات و فین‌تک

اپراتورهای موبایل بزرگ‌ترین نقطه تماس با مشتریان نهایی هستند و ظرفیت بالایی برای ایجاد درآمد دارند. کیف‌پول‌های دیجیتال، خدمات BNPL با به‌اصطلاح “خرید اکنون، پرداخت بعد” برای گوشی و لوازم جانبی، و همچنین بسته‌های ترکیبی اینترنت ‌همراه با اعتبار مالی، از روشن‌ترین و پُرپتانسیل‌ترین مسیرهای رشد برای این گروه به‌شمار می‌آیند.

از سوی دیگر، شرکت‌های ارائه دهنده اینترنت ثابت و اپراتورهای FCP نیز می‌توانند با ترکیب خدمات اینترنت ثابت با کیف‌پول دیجیتال یا اعتبار خُرد برای خرید مودم و خدمات محتوای آنلاین مانند فیلیمو، ارزش‌آفرینی قابل‌توجهی داشته‌باشند. تجربه ترکیه نشان می‌دهد که نرخ جذب مشتریان اپراتورهای فیبر نوری زمانی که امکان “قسطی‌سازی تجهیزات” را فراهم می‌کنند، تا حدود ۳۰ درصد افزایش می‌یابد.

هر چند TowerCoها و NetCoها نقشی مستقیم در ارائه خدمات فین‌تک ندارند، اما می‌توانند نقشی مهم در تسهیل‌ این خدمات ایفا کنند. برای نمونه، با به‌کارگیری مدل‌های Neural Host می‌توانند دسترسی پایدار در مناطق کم‌برخوردار ایجاد کنند تا خدمات پرداخت دیجیتال به‌راحتی به این مناطق برسد؛ موضوعی که برای سرمایه‌گذاران اجتماعی جذابیتی ویژه دارد.

در این میان، شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات ارزش افزوده یا به‌اصطلاح VAS و شرکت‌های فعال در حوزه رایانش ابری، حلقه اتصال میان فین‌تک و مخابرات را شکل می‌دهند. آن‌ها با ارائه APIها و زیرساخت‌‌های ابری، از احراز هویت دیجیتال گرفته تا خدمات اعتباری مبتنی بر داده‌های مصرف اینترنت، بستر لازم را برای توسعه راهکارهای مالی نوآورانه مهیا می‌کنند.

فرصت‌های نوین درآمدزایی در همگرایی مخابرات و فین‌تک

در فرایند همگرایی صنعت مخابرات و فین‌تک، فرصت‌های جدیدی برای درآمدزایی وجود دارد که ظرفیت بالایی برای رشد دارند. برای نمونه، کیف‌پول‌های دیجیتال و پرداخت خُرد می‌توانند جایگزین یا مکمل سرویس‌های PSP سنتی شوند و تجربه پرداخت روزمره را ساده‌تر کنند. همچنین خدمات BNPL و تأمین مالی تجهیزات، امکان خرید قسطی گوشی، مودم یا حتی اشتراک سرویس‌های دیجیتال را برای کاربران فراهم می‌آورند. بیمه‌های خرد با ارائه پوشش‌هایی مانند خرابی موبایل یا بیمه سلامت کم‌هزینه از طریق قبض موبایل نیز، دسترسی به خدمات بیمه‌ها را آسان‌تر می‌کنند. افزون بر این، مدل‌های قبض هوشمند و اشتراک دیجیتال با تجمیع پرداخت‌های خانگی شامل آب، برق، گاز و اینترنت در یک داشبورد واحد، تجربه‌ای یکپارچه و کاربرپسند برای مدیریت هزینه‌ها ایجاد می‌کنند و مسیر رشد پایدار اپراتورها و ارائه‌دهندگان خدمات مالی را هموار می‌سازند.

چالش‌های همگرایی

چالش‌های همگرایی صنعت مخابرات و فین‌تک در ایران چند جنبه کلیدی دارد. نخست، مقررات است؛ مرز میان فعالیت‌های بانکی و مخابراتی هنوز شفاف نیست و طراحی مدل‌های شراکت با بانک‌ها یا PSPها از اهمیتی ویژه برخوردار است. دومین چالش، حریم خصوصی و اعتماد است؛ استفاده از داده‌های مشتریان باید در چارچوبی روشن و شفاف صورت گیرد تا اعتماد کاربران حفظ شود. سومین چالش، یکپارچگی سیستم‌هاست؛ اتصال زیرساخت‌های مخابراتی با فین‌تکی‌ها نیازمند سرمایه‌گذاری جدی در حوزه IT و امنیت است تا سیستم‌ها بتوانند به‌صورت امن و پایدار با یکدیگر تعامل داشته‌باشند.

فرصتی طلا‌یی برای سرمایه‌گذاران

برای سرمایه‌گذاران، جذاب‌ترین بخش این اکوسیستم، خدمات مالی خرد متصل به شبکه توزیع اپراتورهاست. دلیل این جذابیت روشن است؛ هزینه جذب مشتری در این مدل‌ها نسبت به فین‌تک‌های مستقل پایین‌تر است؛ حجم تراکنش‌ها بالاست و به‌سرعت می‌توان به مقیاس رسید؛ و امکان طراحی جریان‌های درآمدی مبتنی بر پرداخت‌های دوره‌ای وجود دارد. در واقع، در حالی‌که در بسیاری از صنایع ممکن است نرخ بازگشت سرمایه چند سال طول بکشد، در همگرایی مخابرات با فین‌تک می‌توان به بازگشت ۱۸ تا ۲۴ ماهه سرمایه امیدوار بود، البته مشروط به ایجاد هم‌افزایی واقعی میان طرفین.

سخنِ پایانی

همگرایی مخابرات و فین‌تک در ایران یک انتخاب لوکس نیست، بلکه یک ضرورت استراتژیک است. اپراتورها، شرکت‌های ارائه‌دهنده اینترنت ثابت، TowerCoها و شرکت‌های VAS برای رهایی از دام درآمد ثابت، باید در مسیر خدمات مالی دیجیتال حرکت کنند. البته این مسیر با چالش‌هایی همراه است؛ از مقررات گرفته تا چالش اعتماد مشتریان. با این حال، همان‌طور که تجربه بازارهای منطقه نشان می‌دهد، کسانی که زودتر وارد این میدان شوند، سهم بازاری پایدارتر به‌دست خواهند آورد.

در این مسیر، فن‌آوری بلاک‌چین می‌تواند نقشی کلیدی را ایفا کند. این فن‌آوری می‌تواند شفافی تراکنش‌ها را تضمین و امنیت داده‌های مشتریان را حفظ کند و به‌این‌ترتیب، اعتماد ایشان را جلب کند. همچنین، بلاک‌چین می‌تواند زیرساخت‌ لازم برای پرداخت‌های هوشمند، قراردادهای هوشمند و اعتبارات خرد بدون واسطه را فراهم کند. اپراتورها و فین‌تک‌ها می‌توانند با بهره‌گیری از این فن‌آوری، علاوه بر جلب اعتماد کاربران، مدل‌های درآمدی نوآورانه و پایدارتری طراحی کنند.

در پایان، اقدام‌های پیشنهادی برای فعالان صنعت در ۹۰ روز آینده می‌تواند شامل طراحی یک پایلوت کیف‌پول مشترک با یک فین‌تک، تحلیل داده‌های مشتری برای توسعه مدل اعتباری خُرد و جذب شریک در حوزه بیمه خرد باشد. برای سرمایه‌گذاران نیز روشن است که مخابرات دیگر تنها یک کسب‌وکار زیرساختی به‌شمار نمی‌آید و به‌تدریج به یک کانال استراتژیک برای ارائه خدمات مالی دیجیتال تبدیل شده‌است.

به اشتراک بگذارید
بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *