یادداشت، نجمه جهان تیغ؛ فعال رسانه ای حوزه مسکن: بازار مسکن ایران سالهاست که از «سیاستگذاری شعاری» و «محاسبات روی کاغذ» رنج میبرد. طرحهایی با هدف خانهدار کردن مردم یکی پس از دیگری اجرا شدهاند، اما نتیجهی نهایی، افزایش فاصله میان توان مالی خانوار و قیمت واقعی مسکن بوده است. در حالی که دولت از پیشرفت نهضت ملی مسکن سخن میگوید، واقعیت میدانی چیز دیگری است؛ پروژههایی نیمهکاره، تسهیلاتی که با تورم همخوانی ندارد و مصالحی که هر هفته گرانتر میشود.
مسکن در ایران نهتنها یک کالای مصرفی نیست، بلکه تبدیل به ابزار سرمایهگذاری و سفتهبازی شده است.
اکنون خریدار واقعی که درآمدش ریالی و ثابت است، از بازار حذف شده است چراکه توان رساندن جیب خود به هزینه های دلاری ساخت مسکن را ندارد.
متاسفانه آمار آغاز پروژه ها افزایشی اما آمار تکمیل و تحویل نزولی است.
بازار مسکن به سیاستی نیاز دارد که از شعار «ساخت چند میلیون واحد» عبور کرده و به سمت «تامین واقعی مسکن متناسب با درآمد» حرکت کند.
تجربه کشورهای موفق نشان میدهد که بدون تقویت بخش خصوصی واقعی، بازنگری در سیاست زمین و اصلاح نظام بانکی، هر طرحی محکوم به شکست است.
انبوه سازان هشدار دادند، طرح بردند، مذاکره کردند، مصاحبه کردند اما گوش شنوایی وجود نداشت. گویا دولت از پر رنگ کردن نقش بخش خصوصی صرفا شعارش را می پسندد.
با توجه به تورم هزینه ساخت در سال گذشته، اگر نرخ وام، قیمت زمین و هزینه صدور پروانه مهار نشود، طرحهایی مانند نهضت ملی محکوم به شکست هستند که در هفته های اخیر شاهد پذیرش این شکست از سوی وزارت راه و شهرسازی هم بودیم. وزارتخانه اعلام کرد که امکان انصراف برای متقاضیان نهضت ملی فراهم است و برای این واکنش جز «پذیرش شکست» نمی توان عنوان دیگری گذاشت.
واقعیت این است که نهضت ملی مسکن از همان آغاز، بر پایه فرضهایی غیرواقعی طراحی شد و اکنون، «انصراف» تبدیل به اسم رمز خروج تدریجی دولت از طرحی شده که نه در میدان اجرا، نه در بخش مالی، و نه در اعتماد عمومی موفق عمل نکرد. تا زمانی که سیاستگذار به جای پذیرش خطاهای ساختاری، تنها به تغییر عنوانها بسنده کند، پروژههای مشابه نیز سرنوشتی بهتر از نهضت ملی نخواهند داشت.

