• امروز : جمعه, ۱۶ آذر , ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 6 December - 2024
3

چرخه معیوب سیاست مالی

  • کد خبر : 45710
  • 29 آبان 1403 - 12:42
چرخه معیوب سیاست مالی
اقتصاد ایران میان رشد اقتصادی و کنترل تورم درگیر یک دوگانگی چالش‌برانگیز است که نیازمند بازنگری اساسی در سیاست‌های مالی است.

به گزارش نویاب به نقل از جهان صنعت اقتصاد ایران با دوگانه‌ای پیچیده دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ از یک‌سو، رشد اقتصادی به‌عنوان هدفی حیاتی برای بهبود رفاه و اشتغال و از سوی دیگر، کنترل تورم که مستقیما با معیشت مردم گره خورده است. عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد در سخنرانی اخیر خود به این تضاد اشاره و تصریح کرد که هر اقدامی برای کاهش تورم ممکن است رشد اقتصادی را متوقف کند و هر تلاشی برای تحریک رشد، با خطر افزایش تورم همراه است. این دوگانگی، ساختار اقتصادی کشور را در مسیری پرچالش قرار داده که خروج از آن، نیازمند بازنگری در سیاست‌های کلان و نگاه تازه‌ای به مدیریت منابع مالی است.

از سوی دیگر، کاهش درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت، وابستگی تاریخی ایران به منابع طبیعی را آشکارتر از همیشه کرده است. این وابستگی، سیاستگذاری مالی را به شدت تحت‌تاثیر نوسانات جهانی قیمت نفت و البته تحریم قرار داده و دولت‌ها را به اتخاذ سیاست‌های مالی موافق چرخه‌ای سوق داده است. این نوع سیاست‌ها که در دوران رونق اقتصادی، مخارج دولت را افزایش می‌دهند و در دوران رکود، آن را کاهش می‌دهند، به جای کاهش نوسانات، خود به عاملی برای تشدید آن تبدیل شده‌اند. تجربه نشان داده است که این رویکرد، در نهایت نه‌تنها به ثبات اقتصادی منجر نمی‌شود، بلکه رشد پایدار را نیز تضعیف می‌کند.

رکود تورمی که اکنون اقتصاد ایران را در بر گرفته، چالش را دوچندان کرده است. ترکیب رکود اقتصادی و تورم بالا، فضایی پیچیده و پرابهام برای سیاستگذاران ایجاد کرده است. در این شرایط، ابزارهای سنتی سیاستگذاری مالی نه‌تنها ناکارآمد به نظر می‌رسند، بلکه ممکن است نتایج معکوس داشته باشند. دولت با کاهش منابع درآمدی و فشار هزینه‌های بالا، در انتخاب سیاست‌های حمایتی و اصلاحی، با محدودیت‌های جدی مواجه است.

اکنون مساله اصلی این است که چگونه می‌توان در میان این محدودیت‌ها، مسیری عملی و کارآمد برای توسعه اقتصادی ایجاد کرد؟ چالش‌هایی نظیر کاهش منابع مالی دولت، فشارهای اجتماعی و سیاسی و تناقض میان کنترل تورم و تحریک رشد، نیازمند نگاهی تازه به مدیریت منابع و سیاستگذاری مالی است.

چرخه معیوب سیاست مالی

سیاست‌های مالی به‌عنوان ابزاری کلیدی برای مدیریت اقتصاد در سطح کلان، می‌تواند نقش مهمی در کاهش نوسانات اقتصادی و دستیابی به رشد پایدار ایفا کند. با این حال، در بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه این سیاست‌ها به‌جای کاهش نوسانات، خود به عامل تقویت چرخه‌های اقتصادی تبدیل می‌شود. این پدیده به «سیاست مالی موافق چرخه‌ای» (Procyclical Fiscal Policy) شناخته می‌شود.

به‌طور کلی سیاست مالی موافق چرخه‌ای به وضعیتی اشاره دارد که دولت‌ها با رفتارهای مالی خود، نوسانات اقتصادی را افزایش می‌دهند. در این شرایط، دولت‌ها در دوران رونق اقتصادی مخارج خود را افزایش داده یا مالیات‌ها را کاهش می‌دهند و در دوران رکود، با کاهش هزینه‌ها یا افزایش مالیات، اوضاع را وخیم‌تر می‌کنند. این نوع رفتار، به‌جای ایجاد ثبات در اقتصاد، به تشدید چرخه‌های اقتصادی می‌انجامد.

نتیجه این سیاست، افزایش نوسانات اقتصادی است که در بلندمدت به بی‌ثباتی اقتصادی و کاهش رشد پایدار منجر می‌شود. این چالش در کشورهایی مانند ایران که دارای منابع طبیعی هستند به‌دلایل متعددی، از جمله وابستگی به درآمدهای نفتی، ضعف نهادهای مالی و سیستم‌های مالیاتی و فشارهای سیاسی، بیشتر به چشم می‌خورد. وابستگی شدید به منابع طبیعی، باعث می‌شود درآمدهای دولتی به شدت تحت‌تاثیر نوسانات قیمت‌های جهانی قرار گیرند. هنگامی که قیمت نفت بالا می‌رود، دولت‌ها مخارج خود را افزایش می‌دهند اما در زمان کاهش قیمت‌ها، مجبور به کاهش هزینه‌ها و اعمال سیاست‌های ریاضتی می‌شوند. چنین رفتاری، نه‌تنها مانع از دستیابی به ثبات اقتصادی می‌شود بلکه توسعه پایدار را نیز به خطر می‌اندازد.

فرار از چرخه معیوب سیاست مالی

برای خروج از این چرخه معیوب، دولت‌ها باید سیاست‌های مالی پایدارتر و «مخالف چرخه‌ای»(Countercyclical Fiscal Policy) را به کار گیرند. این نوع سیاست به دولت‌ها امکان می‌دهد تا در دوران رکود اقتصادی، با افزایش مخارج عمومی یا کاهش مالیات، تقاضای کل را تقویت کنند و در دوران رونق اقتصادی، با کاهش هزینه‌ها یا افزایش مالیات، از داغ شدن اقتصاد جلوگیری کنند. این رویکرد در بلندمدت، منجر به پایداری اقتصاد و رشد پایدار می‌شود. برخلاف سیاست مالی موافق با چرخه اقتصادی، این سیاست به دولت‌ها کمک می‌کند تا منابع مالی را در زمان‌های مناسب مدیریت کنند و از شوک‌های اقتصادی عبور کنند.

براساس این رویکرد، در دوران رکود اقتصادی دولت‌ها می‌توانند از یک‌سو با سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و پروژه‌های عمومی، اشتغال و تقاضای کل را افزایش دهند و از سوی دیگر، با کاهش مالیات‌ها باعث افزایش درآمد قابل‌تصرف مردم و تحریک مصرف شوند. نتیجه چنین رویکردی خروج سریع‌تر اقتصاد از رکود و کاهش فشارهای اقتصادی است. در نقطه مقابل در دوران رونق اقتصادی دولت‌ها با کاهش مخارج عمومی از افزایش بیش از حد تقاضا جلوگیری می‌کنند. همچنین با افزایش مالیات‌ها باعث کنترل تورم و ایجاد ذخایر مالی برای دوران رکود می‌شوند.

لینک کوتاه : https://noyabpress.ir/?p=45710
کد شما در این بخش

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.